در ابتدا از خودتان و شرایط خانوادگیتان بگویید:
ما یک خانوادهی ۴ نفره هستیم که خواهر بزرگترم لیسانس حسابداری دارد و در مقطع فوقلیسانس عکاسی مشغول به تحصیل است. پدر و مادرم هر دو دیپلمه هستند که مادرم فرهنگی و شغل پدرم آزاد است.
مشوق اصلی شما چه کسی بود؟
مشوق اصلی من مادرم است؛ البته خواهرم هم در این زمینه کمکم کرد.
از چه زمانی برای کسب رتبه تکرقمی در کنکور برنامهریزی کردید؟
مشاور سال دوم و سوم دبیرستانم از همان اول به من انرژی میداد که میتوانی رتبهی خوبی در کنکور کسب کنی؛ ولی خودم بعد از امتحانات نهایی و حدودا از اواخر تیرماه به طور جدی شروع به درس خواندن کردم.
ساعت مطالعهتان در تابستان به چه صورت بود؟
چون در تابستان به مدرسه میرفتم؛ برنامهی درسیام فرقی با پیشدانشگاهی نداشت. روزهایی که به مدرسه میرفتم، حدود ۴ تا ۵ ساعت و روزهای تعطیل ۹ تا ۱۰ ساعت مطالعه میکردم.
برنامهی درسی شما در تابستان چگونه بود؟
مدرسه بر این اساس برنامهریزی کرده بود که نصف کتابهای ترم اول پیشدانشگاهی و کل دروس عمومی پایه را در تابستان مطالعه کنیم و در طول سال تحصیلی هم به مطالعه دروس اختصاصی بپردازیم. فقط ۱۰ روز آخر شهریور تعطیل بودیم که طبق برنامهی مشاورم باید دیفرانسیل را تا آخر انتگرال و فیزیک را هم تا آخر ترم اول میخواندم.
در حال حاضر در چه رشته و دانشگاهی مشغول به تحصیل هستید؟
مکانیک دانشگاه شریف.
چطور مکانیک؟
برای اینکه از قبل به این رشته علاقهمند بودم، ولی جلسات معرفی رشتههای دانشگاهی؛ که قبل از انتخاب رشته گذاشته بودند؛ هم بیتاثیر نبود.
از برنامهی درسیتان در زمان امتحانات پایان ترم بگویید.
خب بیشتر روی دروس امتحانیام تمرکز داشتم و کمی هم به مطالعه دروس پایه میپرداختم.
مطالعهی اصلی درسها را چه زمانی به پایان رسانید؟
مطالعهی اکثر درسها به جز فیزیک و شیمی پیشدانشگاهی را تا قبل از عید تمام کردم.
از برنامهی نوروزتان بگویید؟
۱۷ روز با جمعی ۵۰ نفره از دانشآموزان به اردویی در دماوند رفتیم. زمانبندی این اردو به دو دوره تقسیم میشد؛ ۸ روز قبل از سال تحویل و ۹ روز هم در نوروز. فقط روزهای اول، دوم و سیزدهم فروردین را تعطیل بودیم. هر روز ساعت ۳۰: ۵ تا ۶ برای نمازصبح بیدار میشدیم و بعد از نماز کسانی که درسهای روز قبل را تمام نکرده بودند، درسهای عقب افتاده را مطالعه میکردند. به طور جدی از ساعت ۸ تا ۱۲ شب درس میخواندیم و هر یک ساعت یک ربع و بعد از هر وعدهی غذایی یک ساعت استراحت داشتیم. در طول این دوره تنها تفریح ما دیدن بازی پرسپولیس و استقلال در تلویزیون بود.
به نظر من داوطلبان باید اول هدفشان را مشخص کنند. مثلا خود من ۳ نوع هدف را در نظر گرفته بودم. اهداف کوتاهمدتم را امتحان مدرسه، میانمدتم را آزمونهای جامع و بلندمدتم را کنکور در نظر گرفته بودم. به گونهای درس میخواندم که مطمئن بودم در صورت رسیدن به دو هدف اول، به هدف بزرگم؛ یعنی موفقیت در کنکور هم خواهم رسید. |
حالا خودتان طرفدار چه تیمی هستید؟ از طرفداران دوآتیشه تیم منچستر هستم. ساعت مطالعهتان را در نوروز چگونه بین دروس مختلف تقسیم کرده بودید؟ ۳ روز اول به مطالعه فیزیک، ۵-۴ روز بعدی را به ریاضیات و بقیهی روزها را به شیمی اختصاص دادیم.هر روز بعد از صبحانه، یک ساعت تستهای عربی و زبان را میزدیم و بعد از خواب نیمروز، ادبیات میخواندیم، ولی دینی را اصلا مطالعه نکردیم. در این دوره با خانوادهی خود هم در ارتباط بودید؟ |
موبایلهایمان را صبح خاموش کرده و تحویل میدادیم. شب موقع شام تحویلمان میدادند و فقط همان موقع با خانواده در ارتباط بودیم.
همکلاسیهایتان هم نتیجه خوبی در کنکور گرفتند؟
بله، آنها هم موفق شدند نتایج مدنظرشان را بگیرند.
هفته آخر دوران جمعبندی چطور بود؟
۲۰ روز مانده به امتحانات را به دو بخش تقسیم کردیم؛ ۱۰ روز اول را مجددا به اردوی مطالعاتی رفتیم، اما این بار اردوگاهی در دارآباد. امکانات این اردو خیلی بیشتر بود و بدون معلم همهی دروس را جمعبندی کردیم. برنامهی درسی روزانهی ما مطالعهی دروس عمومی به همراه یکی، دو درس اختصاصی بود و ۱۰ روز دوم هم قرار بود فقط به مطالعهی دروسی که در آنها مشکل داریم، بپردازیم.
من در این ۱۰ روز فقط روی دروس ریاضی، فیزیک، دینی و ادبیات وقت گذاشتم. عربی را هم فقط همان ۱۰ روز اول مرور کردم و تست زدم. کنکورهای سالهای قبل و خارج از کشور را در ۱۰ روز دوم زدم و منبع تستزنیام کتاب گاج بود. تقریبا هر روز امتحان میدادیم و پاسخبرگهایمان را مثل کنکور تصحیح میکردند و درصدهای داوطلبان سال پیش را هم در اختیارمان میگذاشتند تا ببینیم که در امتحانات چه درصدهایی زدهاند و در کنکور چه درصدهایی را کسب کردهاند.
زمانهایی بود که ناامیدی به سراغتان بیاید؟
نه هرگز. البته گاهی اوقات از نظر جسمی و روحی خسته میشدم که در این مواقع با دوستانم قرار میگذاشتیم و فوتبال بازی میکردیم.
از شب قبل از کنکور بگویید؟
شب قبل از کنکور با مادرم به پارک رفتیم. مادرم اصرار داشت ساعت ۹ شب بخوابم که ساعت ۱۰ شب خوابیدم؛ ولی ساعت ۳۰ : ۱۲ با سر و صدای همسایهها که نمیدانم دلیلش چه بود؛ از خواب پریدم و بالاخره ساعت ۳۰ : ۲ خوابم برد.
و روز کنکور...؟
در مسیر حوزهی امتحان وقتی از دور دانشگاه آزاد پیچشمیران را که نزدیک مدرسهمان بود دیدم، کمی استرس در من ایجاد شد که این استرس با دیدن دوستانم برطرف شد، یعنی فقط ۳۰ ثانیه برای کنکور استرس داشتم.
سر جلسه وقت کم نیاوردید؟
نه، در همان زمان تعیین شده؛ توانستم به همه سوالات پاسخ بدهم.
برای کسب رتبهی یک برنامهریزی هم کرده بودید؟
راستش خیلی دنبال رتبه نبودم، چون میدانستم با این روش درس خواندنم؛ حتما رتبهی خوبی کسب میکنم و در رشتهی مورد علاقهام پذیرفته میشوم. دوست داشتم این بهترین آزمونی باشد که در آن شرکت میکنم.
خب، قطعا با شیوهی خاصی به مطالعهی تکتک دروس پرداختید که موفق به کسب این رتبه شدید. پس کمی هم از شیوهی مطالعاتی خود در دروس مختلف بگویید. بهتر است از ادبیات شروع کنیم.
ادبیات جزو درسهایی بود که روشهای مختلفی را برای مطالعهی آن امتحان کردم و تنها از روشی که میگویم؛ نتیجه گرفتم. چون عادت داشتم هر شب قبل از خواب کتاب بخوانم، تصمیم گرفتم به جای کتابهای غیردرسی، ادبیات بخوانم و با مطالعهی اعلام شروع کردم؛ به گونهای که واو به واو ۳ کتاب ادبیات را در طول یک ماه حفظ شدم. در کل حدود ۶ تا ۷ بار این درس را مرور کردم و در کنکور هم آن را ۷۳ درصد زدم.
برای درس دینی چطور برنامهریزی کردید؟
اولویتم را روی آیهها گذاشته بودم و سعی میکردم ارتباط آن را با متن درس پیدا کنم. این درس را بیشتر از ۱۰ بار مرور کردم، ولی اینطور نبود که همهی کتاب را کامل بخوانم و فقط نکات مهم و کلیدی را مطالعه میکردم. در کنکور هم این درس را ۸۹ درصد زدم.
درس عربی هم توانست توقعتان را در کنکور برآورده کند؟
تابستان عربی را به طور کامل مطالعه کردم و در طی سال هم فقط لغات داخل متن کتاب را حفظ کردم. در کل دوبار تابستان و یکبار هم طی سال تحصیلی این درس را مرور کردم و بیشتر از این درس تست میزدم. سال سوم به علت شرکت در المپیاد نتوانستم در کلاسهای عربی حاضر شوم و کل عربی۳ را از روی کتاب سبز گاج خواندم که توانستم در کنکور آن را ۸۹ درصد بزنم.
برای زبان چقدر وقت گذاشتید؟
برای این درس به کلاس میرفتم و دو ترم مانده به تافل به خاطر حجم درسی، زبان را ادامه ندادم. برای کنکور هم فقط در حد درسی که دبیرمان میداد، مطالعه داشتم که سر جلسه هم این درس را ۷۳ درصد زدم.
در مجموع از دفترچه دروس عمومی راضی بودید؟
خب میدانستم عربی و دینی را خوب زدهام و فقط در ۳-۲ سوال زبان شک داشتم. به سوالات ادبیات هم در حد معلوماتم پاسخ دادم.
دفترچه اختصاصی را با چه درسی شروع کردید؟
با دیفرانسیل شروع کردم و چون ۳ تا غلط و یک سوال نزده داشتم، موفق شدم ۹۱ درصد بزنم. برنامهی مطالعاتیام بر اساس برنامهی مدرسه بود و تستهایی که میزدم؛ تماما تستهایی بود که دبیرمان ارائه میداد. از وقتی یادم میآید در تست زدن درس ریاضی مشکلی نداشتم، خوب تست میزدم و همیشه از تستهای راحتتر شروع میکردم و بعد به سراغ تستهای مشکلتر میرفتم.
خلاصهبرداری هم میکردید؟
بله، معمولا برای همهی دروس؛ خلاصهبرداری داشتم، مخصوصا از نکاتی که ممکن بود فراموش کنم یا در آنها ضعف داشتم.
با فیزیک و شیمی چه کار کردید؟
چون دبیرانمان خیلی مفهومی درس میدادند، در فهم و یادگیری مطالب درسی مشکلی نداشتم و بیشتر تست کار میکردم. فقط در مبحث آخر کتاب فیزیک پیشدانشگاهی که حفظی بود؛ کمی ضعف داشتم، ولی در کل از پس این درس برآمدم و توانستم آن را در کنکور ۸۷ درصد بزنم. من برای شیمی ۷ تا ۸ بار کتاب را مرور کردم و تستهای زیادی زدم که نتیجه ۹۴ درصد شد.
آیا توانستید توقعی را که از خودتان داشتید؛ برآورده کنید؟
بله. البته پارهای از مشکلات باعث شد آنطوری که میخواهم درس نخوانم.
دوست دارید به عقب بازگردید؟
نه، از نتیجهام راضی هستم.
الان با چند نفر از همکلاسیهایتان همدانشگاهی شدهاید؟
فقط ۳ نفر از همکلاسیهایم به دانشگاه شریف آمدند که دو نفر از آنها با رتبههای ۶۸ و ۸۳ در رشتهی برق درس میخوانند.
چه دلیلی را باعث کسب بهترین رتبهی دانشگاهی در بین دانشآموزان مدرسهتان میدانید، با اینکه اعتقاد دارید خیلی از آنها درسخوانتر بودند؟
بخش زیادی را مربوط به داشتن هنر و مهارت شرکت در آزمون میدانم. من توانستم در جلسهی کنکور به خودم مسلط باشم و اعتماد به نفسم را از دست ندهم. به نظر من کنکور فقط معلومات نیست؛ مثلا یکی از دوستانم از نظر سطح علمی از همه بهتر بود، ولی چون مهارت امتحان دادن را بلد نبود، نتوانست نتیجهی دلخواهش را بگیرد.
در این دوران چه تفریحی داشتید؟
معمولا ۶ تا ۷ ساعت در هفته کامپیوتر بازی میکردم.
در حال حاضر مشغول به کار هستید؟
بله، در مدرسه خودمان برای بچهها رفع اشکال میکنم و به مشاور مدرسه هم کمک میکنم، البته در حال یادگیری موسیقی هم هستم.
چه توصیهای برای داوطلبان کنکور دارید؟
هیچوقت روش درس خواندنم را به کسی پیشنهاد نمیکنم؛ چون فوتبال، تفریح و تلویزیونم به راه بود و آنطور که بقیه فکر میکنند، خیلی به خودم سخت نگرفتم. به نظر من داوطلبان باید اول هدفشان را مشخص کنند. مثلا خود من ۳ نوع هدف را در نظر گرفته بودم؛ اهداف کوتاهمدتم را امتحان مدرسه، میانمدتم را آزمونهای جامع و بلندمدتم را کنکور در نظر گرفته بودم. به گونهای درس میخواندم که مطمئن بودم در صورت رسیدن به دو هدف اول، به هدف بزرگم؛ یعنی موفقیت در کنکور هم خواهم رسید.
نشریه نیمکت